مهتاب
شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۳۵ ق.ظ
شب است و مهتاب از گوشه ی حیاط
سرک میکشد
نگاهش میکنم
تو را درون عمق چشمانش می یابم
آنقدر محو تو شدم
یادم رفت
که مهتاب برای دیدن من آمده
مهتاب شب های تنهایی من
ببخش
تو برای
پر کردن تنهایی من آمده بودی
اما
چشمانم به غیر او چیزی نمی بیند
میدانم که میدانی تنهایی هایم
فقط با دستان گرم او پر میشود
او مه تابان شبهای من است
مهتابم با تمام وجود دوستت دارم
۹۴/۱۲/۲۹